آنیتا جونم، تا این لحظه: 10 سال و 10 ماه و 13 روز سن داره
کودک گاهی دلت از سن و سالت می گیرد
میخواهی کودک باشی
کودکی به هر بهانه ای به آغوش غمخواری پناه می برد
و آسوده اشک می ریزد
بزرگ که باشی
باید بغض های زیادی را بی صدا دفن کنی ...
نظرات (57)
آخ که زمون بچه گی کجایی؟؟؟؟؟
مامان لیلی
دلم برا خانوادم تنگ شده....حال و هوای این روزا و نزدیک شدن به عید هرسال همینجوری میشمممممم
دیگه لوووووووووووووووسم دیگه چه میشه کرد 
چی شده لیلی جونم چرا بغض داری
مامان لیلی
متن واقعا قشنگی نوشتی واقعا همینطوره
واقعا بچه خارجیه عین عروسکه
حتما برو ببین ..
عروسم آنیتا هست دامادم هم کیاشا هست
مامان لیلی
هههه چه جالب عروس و داماد...خخخخخخخخخ
راستی به منم سر بزنید خوشحال میشممممم خدا حفظش کنه و زیر سایه ی پدر و مادر نازنینش بزرگ شه
خوشحال میشم پیش ما هم بیاید و نظر زیبا و سبزتونو بگید
با افتخار لینک شدی گلم
من حرف بدی زدم که ناراحت شدی ؟؟؟
اگه من ناخواسته با حرفم ناراحتت کردم معذرت میخوام ببخش
مامان لیلی
مامان لیلی
امروز با دیدن کامنت هات کلی خوشحال شدم
خدارو شکر که حالتون بهتره انشاالله همسرتم زود خوب میشه عزیزم ..
خیلی امروز من و شرمنده کردی عزیزم با کامنت های پر مهرت
ماشاالله اینقدر زیاد بود ذوق مرگ شدم
دوستت دارم ..
عرس گلم رو ببوس..
مواظب خودتون باشید عزیزم
مامان لیلی
قابل دوست جونی خودم و نداشت
آره خداروشکر با اردنگی مریضی رو فرستادیم بیروووووون
ما هم شما رو خیلی خیلی دوست داریم
چشمممممممممممممم...توام همینطور
مامان لیلی
آره عزیزم بدجور مریض بودیم 3نفریمون....خداروشکر الان اوضاع بهتره
عروس گلم خوبه ؟
خدا رو شکر که مریضی رو شوتش کردین بیرون
دوستت دارم
مامان لیلی
خوبه فدات شم
آره والا خداروشکر...همچین زدم و انداختمش بیرون که نفهمید از کجا خورده
با اجازتون لینکتون میکنم
مامان لیلی
مث اینکه ایندفعه حسابی مُهر و موم کردیا خخخخخخخ
به این راحتی ها باز نمیشه ..
اگه اومدی آن شدی بمون من بیام یه یه ربع کار دارم زود میام
مامان لیلی
مامان لیلی
مامان لیلی
با نیش باز اومدم دوباره پیشت
انشاالله که امروز تو ماهگرد آنیتا جونم حسابی بهتون خوش بگذره
ماهگردت مبارکککککککککککککککککک عروسسسسسسسس جونیم
مامان لیلی
ممنون گلم...جات خالیه اینجا
میسی مامان جونمممممممممم
[پاسخ
سلام عزیزم...آره همه رو یکی کردم و رفتن تو آرشیو...
با پست جدیدرمز جدید بهت میدم گلممممممممممممممم
فردا صبح ساعت 11 و نیم رییس اداره همسری با چند تا از همکاراش دارن میان عیادت 
واسه همین امشب باید زود بخوابم تا صبح زود پاشم ..
بای تا فردا عزیز دلم ..
امشب ماجراها داشتم فردا میام برات میگم
مامان لیلی
اگه میتونی به من رمز بده
اگه مارو هم جزو دوستان دونستی رمزتونو به ما هم بدید
مامان لیلی
میخوام از تجربهاتون استفاده کنم مخصوصا از شیر گرفتن خیلی دلهره دارم چرا یعنی دوسممممم ندارین
مامان لیلی
بیشتر مطالبت رمزی بود منکه نداشتم
راستی دختر منم تو بیمارستان بقیت الله بدنیا اومده... البته 3ماه زودتر از ناناز تو.... به ما هم سر بزن
مامان لیلی
من آپم لطفا بیا و برام نظر بده
عزیزمی خواهش میکنم